پرش به محتویات

آسیب‌های نخبگی دکتر رنانی

کتاب عجیبی هست. تفکر سیستمی در اون موج می‌زنه. دکتر زمانی با ادبیات قشنگ‌شون نخبه رو واشکافی می‌کنند

به نظر ایشون نخبه همون انتهای نمودار نرمال هست نه فقط یک طرفش. بلکه هر دو طرف.

در ایران ما سعی کردیم نخبه رو از زیست عادی فاصله بدیم و شکوفا کنیم و سریع به جاهای بالا در تصمیم گیری برسونیم. در حالی که نخبه

نخبه ذاتا غیرنرمال است. غیرعادی است.

تعریف نخبه

قابل تعریف نیست. قابل توصیف است. پس سعی کردیم یک سری معیار تعریف کردیم. مثل IQ - بهره هوشی

بهره هوشی یک دارایی ژنتیکی هست. یک ویژگی غیرارادی. چیزی نیست که بابتش زحمت کشیده باشیم. این نباید معیار باشه.

مثل اینه که قدبلند بودن رو معیار بذاریم جهت این که امتیاز بدیم به یه سری افراد جامعه. یا سفید و سیاه بودن یا سید بودن و نبودن. همون نژادپرستی هست. فرق نمی‌کنه.

معیار امتیاز و تکریم افراد نباید غیراکتسابی باشه.

وقتی مهمه که طرف بتونه بهره هوشیش رو ار دارایی به سرمایه تبدیل کنه.

سیستم سالم

یک سیستم سالم نیاز به ۲.۵ درصد دزد داره. ۲.۵ درصد عارف و بقیه آدم عادی!

نخبگان به عنوان جز اخلالگر سیستم

جامعه ای که سهم زیادی از جامعه IQ خیلی بالا داشته باشند عادی نیست. اصلا آمریکا برای همین داره از بقیه کشورها مهاجر می‌گیره. زیادی نخبه جذب کرده. اینها ممکنه زندگی نکنند! که نمی‌کنند. واقعا بچه‌های شریف زندگی نمی‌کنند. یاد نگرفتند که بکنند.

اخلال برای پویایی سیستم مفیده. سیستم زنده عامل اخلالگر داره.

نرمال بودن بهتر از نخبه بودن هست

باید سعی کنیم به نخبگان بگوییم که نرمال باشند. زندگی کنند. نه این که نخبه باشند. زندگی عادی بتوانند انجام بدهند. زیست عادی. زیست انسانی. در این حالت هست که جامعه می‌تونه از وجودشون بهره مند بشه وگرنه جامعه رو خراب می‌کنند.

چیزی مثل تیزهوشان زیست غیرنرمال رو بر بچه‌ها تحمیل می‌کنه.

نخبه ای که نمی‌تونه با جامعه اش تعامل کنه ترد میشه. نهایتا به درد جامعه اش نخواهد خورد. همچین نخبه ای صرفا مهاجرت می‌کند.

دارایی ثروت سرمایه

دارایی چیزی هست که داری. فایده ای هم نداره.

سرمایه. سرپول. اضافه بر مایه. یعنی چیزی که مولده. داره زیاد میشه.

یک کار قشنگی که دکتر رنانی خودشون جهت تشویق فرزندشون به زندگی عادی انجام دادند این بود که بهش گفتند اگر ۲۰ بیاری بهت هیچی نمیدم. اگر ۱۹ بیاری بهت هزار تومن میدم تا ۱۶ که بهت ۴ هزار تومن میدم. کمتر اگر بیاری بهت هیچی نمیدم.

عقل عقلانیت خردمندی

عقل یک ابزاره. فرض کن عقل سیستم عامله. ورژن این سیستم عامل میشه ای کیو. هر چی ورژن بالاتر باشه سریع تره و کار رو زودتر انجام میده

عقلانیت ولی میگه چه کاری باید انجام بشه؟ بازی یا مثلا وبلاگ نویسی.

خردمندی در یک لول بالاتر نگاه می‌کنه و سعی می‌کنه جوری رفتار کنه که رضایت رو بیشینیه کنه.

نخبگی شدن است نه بودن

راه حلی که این کتاب پیشنهاد میده عادی و نرمال دیدن نخبگان هست. میگه اگر نخبگان رو بصورت عضو جدایی از جامعه در نظر بگیریم که قراره بیان و به جامعه جهت و سو بدن اسیب زاست.

نه به جامعه میتونند کمک کنند و نه خودشون. در نهایت هم از جامعه زده میشن .

باید نخبگان رو بصورت عادی ببینیم. همون طور که بسیاری کشورهای اروپایی میبینند.